-
بانو جونم نامه داری . پست چی پشت دره .
1388/05/18 14:37
می دونی که اگه برام پیام نذاری دلم می گیره . پس یادت نره . راستی بازم مثل همیشه قبل از رفتنت بهم گفتی ممنونم . تو همیشه بانوی من بودی و هستی . بانو جونم . دوستت دارم . بانو یه نگاه به دستهای مهربونت بنداز . جای بوسه ی من هر روز روی اون دستهای مهربون تکرار می شه . تا مبادا که کمرنگ بشه . بانوی من دوستت دارم بدون تا ....
-
[ بدون عنوان ]
1388/05/18 08:28
سلام بانوی من . یادته که دوست داشتی که بهت بگم بانو . امروز دوباره بی اراده ، ناخود آگاه بهت گفتم بانوی من . امروز می خوام دوباره بهت سلام کنم . هر روز صبح بهت سلام می کنم . سلامی که گرمای عشق درونم رو فریاد بزنه . سلامی که فریاد بزنه که زهرا یه ادمی اون دور دورا ولی با قلبی نزدیک داره زندگی می کنه . که دوستت داره ....
-
[ بدون عنوان ]
1388/05/17 08:03
سلام زهرای خوب من . امیدوارم که اول هفته خوبی رو شروع کرده باشی . زهرا انگار که تو ذهن منو قدم به قدم می خونی انگار می دونی که میخوام چی کار کنم . یا می خوام چی بنویسم . مطالبم رو ازم می گیری قبل از اینکه وقت کنم که خودم اون ها رو بنویسم . یه چیزی رو می دونستی ؟ این اهنگ رو من تصمیم داشتم که امروز برات بنویسم چون خیلی...
-
سلام زهرای خوب و مهربان من
1388/05/15 08:25
نگران نباش امروز اومدم . دیروز رفته بودم زیارت . رفتم تا برات دعا کنم . برای سرنوشتمون . برای اینکه اگه صلاح ما اینکه به هم برسیم پس این کار تحقق پیدا کنه . رفتم و به خدا قول دادم که اگر من و تو به هم برسیم برم تو همون امام زاده که توش روحم اروم گرفته بود و 5 ساعت تموم با تو اونجا دینم رو ادا کنم . از خدا خواستم که تو...
-
تو بگو من چی کار کنم که تو اروم بشی ؟
1388/05/13 11:57
زهرا دوستت دارم . آره دوستت دارم . عاشقتم . می پرستمت . و حاضرم هر کاری که تو بخواهی انجام بدم . هر کاری که تو بخواهی . فقط بگو چی کار کنم . حتی اگه بخواهی با وجود اینکه برام سخته و نمی تونم بی تو زندگی کنم ، ولی حاضرم برای تو از زندگیت برم کنار ، دلت هم اگه دوست داری بهت پس می دم . فقط تو رو خدا این قدر ناراحت نباش ....
-
زهرای نازم دوستت دارم .
1388/05/12 16:35
امروز من هم کلی حرف دارم . ولی این قدر خستم که دیگه نای نوشتن ندارم . دیگه حوصله ای برای هیچ کاری ندارم . خیلی دلم گرفته . دلم می خواد کنار دریا باشم . دریایی به اسم زهرا .
-
[ بدون عنوان ]
1388/05/11 16:30
زهرای خوب من سلام جواب یادداشت تو رو دادم . بازم مثل گذشته می خوای تلافی کنی . بازم می خوای شیطونی کنی . ؟
-
یه دلتنگی دیگه
1388/05/11 07:49
سلام امرزو هم یه روز دیگه شروع شد. یه روز با یه دلتنگی دیگه . امروز خیلی دلتنگت شدم . چون تو دیروز نبودی و من دیروز هیچ خبری از تو نداشتم . زهرای خوب من امروز خیلی دلم برات تنگ شده . حس می کنم دیروز خودم رو به خدا خیلی نزدیکتر حس کردم . حس کردم که یه چیزی رو از خدا عاجزانه می خوام . یه چیزی رو که خیلی برام با ارزشه ....
-
دلشوره
1388/05/10 12:20
امروز بد جوری دلم داره شور می زنه . نگرانم . سری به وبلاگت نزدی به وبلاگ من هم سر نزدی . تو کلوب هم خبری ازت نیست . کجایی ؟ دارم از نگرانی می میرم . تو رو جون مجید هر جا هستی یه خبری از خودت بهم بده . به خداوندی خدا قلبم داره می ترکه از نگرانی . زهرا تو رو جون مجید یه خبری بهم بده .
-
نمی دونم .
1388/05/10 07:17
نمی دونم دیشب حرکت دستهامو تو موهات حس می کردی یا نه ؟ نمی دونم دیشب تو هم حال منو داشتی یا نه ؟ نمی دونم که تو دستهامو دور کمرت حس می کردی یا نه ؟ ولی خوب می دونم که تو همیشه همه جا با منی . دیشب وقتی در اغوشت گرفتم از خدا خیلی خواهش کردم که تو حس کنی حرکت انگشتهامو دور صورت نازت . صورتی که همیشه برای من بهترین چهره...
-
خانومی نازم امروز تو نامه داری
1388/05/10 07:05
سلام خانومی نازم امروز شنبه هست و من بازهم زنده هستم و اومدم سرکارم . دیروز تمام مسیر تا خونه داشتم گریه می کردم . می دونم که به توقول دادم ولی نمی تونم که گریه نکن . انگار اشکهای من بی اراده سرازیر می شن ، مثل نفس کشیدن ، مثل دوست داشتن تو . زهرای خوب من . دیشب باز هم تو جمع تنها بودم . تنهای تنها . تنها تر از اون...
-
دل تنگی
1388/05/09 09:18
خانومی خوب من . دلم بد جوری گرفته اجازه می خوام که بهت زنگ بزنم و صدای مهربونتو بشنوم . دلم برای صدات تنگ شده . برای اینکه بهت بگم سلامی خانومیه من . سلام عشق من . سلام همه ی زندگی من . خانومی جونم ، گفتم مجید بی تو می میره الان اگه زنده هستش فقط به خاطر اینه که تو هستی . زهرا جون مجید بزار بهت زنگ بزنم . اگه اجازه می...
-
این بار من برات می نویسم
1388/05/09 08:48
سلام خانومی نازم . امروز جمعه . اولین یادداشت وبلاگ منه. می خوام تو اولین وبلاگم بهت بگم ، که درسته خیلی بهت دروغ گفتم ولی همه اینها برای این بود که تو رو داشته باشم . نمی خواستم که از دستت بدم . زهرا عاشقانه دوستت دارم . زهرا وقتی می خوام برات بنویسم مثل همیشه کلمات فراری می شن . فقط یه جمله تو ذهنم میاد که بهت بگم...